نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: من به کمک کسی نیاز دارم!

5827
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    شماره عضویت
    45482
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy من به کمک کسی نیاز دارم!

    سلام
    .
    قبل از اینکه اینو بخونین باید بگم که خیلی طولانیه
    ولی خواهش میکنم بخونین...لطفا
    .
    من یک دانش آموز دهم انسانی هستم و احساس میکنم که افسرده شدم ولی مطمئن هم نیستم...
    خب همه چیز از اینجا شروع شد:
    سال پیش که کلاس نهم بودم، مامان و بابام خیلی دوس داشتن که من برم رشته ی تجربی
    با اینکه علوم همیشه ۲۰ یا ۱۹ میشدم، ریاضیم افتضاح بود
    بخاطر نمرات بدم تو ریاضی رفتم کلاس های تقویتی و خب...نوبت اول بالاخره ریاضیم ۱۷.۷۵ شد
    این بالاترین نمره ای بود که گرفته بودم
    من خوشحال بودم ولی از اونطرف هم نمیخواستم برم تجربی
    با بابام صحبت کردم و بهش گفتم که دوس دارم برم هنرستان و طبق معمول باهام مخالفت کرد
    بعد از اون دیگه باهاش درمورد هنرستان حرفی نزدم
    خب ماه ها گذشت، امتحانات نوبت دوم رسید
    من خیلی استرس گرفته بودم تو این چند ماه
    شبا رو تختم گریه میکردم تا کسی نبینه
    نمیخواستم کسی رو ناراحت کنم نمیخواستم کسی رو نگران کنم
    پس وانمود کردم که همه چیز خوبه
    شب امتحان ریاضی استرس شدید داشتم
    هر چی که خونده بودم از سرم پرید
    و...امتحان رو خراب کردم
    شدم ۱۰.۵
    تمام نمراتم ۱۸ به بالا بودن به جز این ریاضی
    وقتی نتونستم رشته ی تجربی قبول بشم مامان و بابام از دستم خیلی عصبانی بودن
    مخصوصا بابام
    اون روز کلا باهام حرف نزد
    روز بعدش مامانم بهم گفت که میتونم باز ریاضی رو امتحان بدم
    اگه نمره ام بالا ی ۱۵ شد میتونم برم تجربی
    خوشحال شدم...این یه شانس دوم بود!
    نباید از دستش میدادم...پس خیلی زیاد تلاشم رو کردم تا اینکه روز امتحان رسید
    نمیدونم چی شد...ولی خیلی مضطرب شدم و دلم خواست سر جلسه امتحان گریه کنم
    چون هیچی. به فکرم. نمیرسید!!!
    ۱ هفته بعد جواب امتحان اومد
    شدم ۱۱.۲۵
    فقط ۱ نمره پیشرفت کردم، ۱ نمره!
    بابام و مامانم به نظر میومدن که نا امید شدن ازم
    منم از خودم نا امید شدم
    ناچار اومدم انسانی
    حالا بابام باز واسم کتاب های اختصاصی تجربی رو خریده تا من برم سر کلاس های اختصاصی و اونا رو یاد بگیرم و بخونم تا تغییر رشته بدم
    همینطور که میبینید...بابام خیلی اصرار داره که من برم تجربی
    چه بخوام چه نخوام!
    منم که دیگه اشتیاقم رو به طراحی و هنر از دست داده بودم
    و هیچ آرزویی هم نداشتم! پس تصمیم گرفتم که آرزوی مامان و بابام رو برآورده کنم
    دهم خیلی سخته، انسانی همش چیز های حفظ کردنی و خوندنی داره و من اصلا به درس های اختصاصی تجربی وقت نمیکنم
    امروزا روم خیلی فشار وارد شده حتی امتحانات ماهانه انسانیم رو دارم خراب میکنم
    من فقط میخواستم مثل خواهر بزرگم باشم، تا همه هم بهم افتخار کنن
    خواهرم بورسیه دامپزشکی قبول شد و البته خانوادم خیییلی خوشحال شدن
    منم خوشحال شدم واسش
    اون یکی از بهترین و زرنگترین کساییه که تا حالا دیدم
    ولی...
    من هیچوقت نمیتونم مثل اون بشم
    اون خیلی فوق العادست و من...‌کسی ام که حتی نمیتونم وقتی بهم شانس دوم میدن ازش خوب استفاده کنم!!
    بنظرتون باید چیکار کنم؟ آیا من خیلی خودخواه و لجبازم که دارم این فکرارو میکنم؟ یا واقعا یه فرد استرسی و افسرده ایم؟ یا شاید فقط یه فرد شکست خورده و نا امید؟

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : من به کمک کسی نیاز دارم!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Chocolate نمایش پست ها
    سلام
    .
    قبل از اینکه اینو بخونین باید بگم که خیلی طولانیه
    ولی خواهش میکنم بخونین...لطفا
    .
    من یک دانش آموز دهم انسانی هستم و احساس میکنم که افسرده شدم ولی مطمئن هم نیستم...
    خب همه چیز از اینجا شروع شد:
    سال پیش که کلاس نهم بودم، مامان و بابام خیلی دوس داشتن که من برم رشته ی تجربی
    با اینکه علوم همیشه ۲۰ یا ۱۹ میشدم، ریاضیم افتضاح بود
    بخاطر نمرات بدم تو ریاضی رفتم کلاس های تقویتی و خب...نوبت اول بالاخره ریاضیم ۱۷.۷۵ شد
    این بالاترین نمره ای بود که گرفته بودم
    من خوشحال بودم ولی از اونطرف هم نمیخواستم برم تجربی
    با بابام صحبت کردم و بهش گفتم که دوس دارم برم هنرستان و طبق معمول باهام مخالفت کرد
    بعد از اون دیگه باهاش درمورد هنرستان حرفی نزدم
    خب ماه ها گذشت، امتحانات نوبت دوم رسید
    من خیلی استرس گرفته بودم تو این چند ماه
    شبا رو تختم گریه میکردم تا کسی نبینه
    نمیخواستم کسی رو ناراحت کنم نمیخواستم کسی رو نگران کنم
    پس وانمود کردم که همه چیز خوبه
    شب امتحان ریاضی استرس شدید داشتم
    هر چی که خونده بودم از سرم پرید
    و...امتحان رو خراب کردم
    شدم ۱۰.۵
    تمام نمراتم ۱۸ به بالا بودن به جز این ریاضی
    وقتی نتونستم رشته ی تجربی قبول بشم مامان و بابام از دستم خیلی عصبانی بودن
    مخصوصا بابام
    اون روز کلا باهام حرف نزد
    روز بعدش مامانم بهم گفت که میتونم باز ریاضی رو امتحان بدم
    اگه نمره ام بالا ی ۱۵ شد میتونم برم تجربی
    خوشحال شدم...این یه شانس دوم بود!
    نباید از دستش میدادم...پس خیلی زیاد تلاشم رو کردم تا اینکه روز امتحان رسید
    نمیدونم چی شد...ولی خیلی مضطرب شدم و دلم خواست سر جلسه امتحان گریه کنم
    چون هیچی. به فکرم. نمیرسید!!!
    ۱ هفته بعد جواب امتحان اومد
    شدم ۱۱.۲۵
    فقط ۱ نمره پیشرفت کردم، ۱ نمره!
    بابام و مامانم به نظر میومدن که نا امید شدن ازم
    منم از خودم نا امید شدم
    ناچار اومدم انسانی
    حالا بابام باز واسم کتاب های اختصاصی تجربی رو خریده تا من برم سر کلاس های اختصاصی و اونا رو یاد بگیرم و بخونم تا تغییر رشته بدم
    همینطور که میبینید...بابام خیلی اصرار داره که من برم تجربی
    چه بخوام چه نخوام!
    منم که دیگه اشتیاقم رو به طراحی و هنر از دست داده بودم
    و هیچ آرزویی هم نداشتم! پس تصمیم گرفتم که آرزوی مامان و بابام رو برآورده کنم
    دهم خیلی سخته، انسانی همش چیز های حفظ کردنی و خوندنی داره و من اصلا به درس های اختصاصی تجربی وقت نمیکنم
    امروزا روم خیلی فشار وارد شده حتی امتحانات ماهانه انسانیم رو دارم خراب میکنم
    من فقط میخواستم مثل خواهر بزرگم باشم، تا همه هم بهم افتخار کنن
    خواهرم بورسیه دامپزشکی قبول شد و البته خانوادم خیییلی خوشحال شدن
    منم خوشحال شدم واسش
    اون یکی از بهترین و زرنگترین کساییه که تا حالا دیدم
    ولی...
    من هیچوقت نمیتونم مثل اون بشم
    اون خیلی فوق العادست و من...‌کسی ام که حتی نمیتونم وقتی بهم شانس دوم میدن ازش خوب استفاده کنم!!
    بنظرتون باید چیکار کنم؟ آیا من خیلی خودخواه و لجبازم که دارم این فکرارو میکنم؟ یا واقعا یه فرد استرسی و افسرده ایم؟ یا شاید فقط یه فرد شکست خورده و نا امید؟
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام . قابل درک هستش که دیدگاه و تحمیلات والدین درمسیر تحصیلی شما میتونه فشار زیادی براتون داشته باشه
    اما دقت کنین که شما باید ابتدا برای آینده تحصیلی و شغلی و فردی خودتون تصمیم بگیرین و سپس در جهت توافق و تفاهم با والدین برای احترام به تصمیم شما ابتدا باید با ایشون صحبت کنید و درک کنید تا والدین شما برای شما و آینده شما نگرانی دارند از این جهت ممکنه دچار اشتباهاتی بشوند و مسیر خطایی رو طی کنند که شما باید با ایشون در رابطه با احساساتی که تجربه میکنین صحبت کنید
    و از شون بخواین به تصمیمات شما احترام بگذراند
    دراین مسیر میتونید مشاوره فردی و تحصیلی دریافت کنید تا به نتیجه گیری مطلوب و تصمیم درست نزدیک تر بشید
    درصورتی که والدین شما با شما همراهی نکردند و به تصمیمات شما احترام نگزاشتند نیاز هست تا شما و هم والدین تون مهارت هایی رو در جهت کسب رضایت و تفاهم دوطرفه فرا بگیرید و والدین شما مهارت برخورد درست با نوجون و درک نیاز به خود رای بودن شما در مسائل آیندتون رو بهتر درک کنند و به این منظور به مشاوره حضوری مراجعه کنید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : من به کمک کسی نیاز دارم!

    سلام به شما دوست عزیز
    ببین برای موفقیت نیاز هست که شما در اول بدون سرزنش کردن خودت و یا دیگران پیش بروید و دقت کنید که برای رسیدن به موفقیت نیاز هست که استعداد و علایق و هدف های خود شما نیز مورد توجه قرار گیرد تا بتوانید موفقیت بهتری کسب کنید .
    اینکه ما بخواهی خودت را با هرکسی حتی خواهرت مقایسه کنی و یا خودت را بخاططر کسب نکردن چیزی که دوست داری و یا خانواده دوست دارند سرزنش کنی تنها باعث می شود که شرایط روحی سخت تری را تجربه کنی و در مسیر رسیدن به خواسته ها با مشکلات بیشتری مواجهه شوی .
    در این مسیر بهتر است برای شناخت بهتر خودت اقدام کنی تا بتوانی بقیه مسیر را با شناخت بهتر پیش بروید و والدینتان نیز بر مبنای استعدادی که داری شما را حمایت کنند در این مسیر بهتر است به پدر و مادر بیان کنی که می خواهی از مشاور تحصیلی در این زمینه کمک بگیری تا به کمک تست های که از شما گرفته می شود و مصاحبه صورت گرفته استعدادهای شما بهتر مشخص می شود و می توانی برای ادامه تصمیم گیری بهتری داشته باشی .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتوانم میل جنسی به کسی داشته باشم که دوستش دارم
    توسط آروین 24 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 09-29-2022, 03:20 AM
  2. پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 03-15-2020, 11:31 PM
  3. بررسی روانشاسی دروغ و دروغگو
    توسط farokh در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-26-2018, 04:58 PM
  4. برترین و معتبرترین مجموعه تست های روانشناسی و شخصیت شناسی
    توسط farokh در انجمن تست ها و آزمون های روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-04-2017, 02:42 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد